آهنگ پرستاری من

ورقی از خاطرات تلخ و شیرین دنیای پرستاری من

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محسن فولادزاده» ثبت شده است

عشق مادری، فرزند را کشت...

مگر می شود؟ مگر می شود مادری عشق خود را اینگونه ابراز کند؟ آیا می شود مادر را هم قاتل نامید؟ نه نمی شود... لفظ مادر مقدس است، مادر پاک است، مادر معنای حقیقی عشق است... اما...

مادری که 17 سال حسرت داشتن یک بچه را به دل میکشید... مادری که بخاطر داشتن یک فرزند 17 سال تمام خدایش را صدا زد، ناله زد و اشک ریخت، به هرکجا که جایش بود دخیل بست، تا شاید فرجی شود از این همه آشفتگی...

و بالاخره هم شد... بعد از 17 سال، شاید در کمال ناباوری فرزندی هدیه الهی شد و باز هم معجزه خداوندی را به نمایش گذاشت... باز هم اما...

قصه به آنجا ختم شد که یک روز مادر با همان عشق مادری سابق که طاقت گریه و بی قراری فرزندش امانش را بریده بود، با خیال خودش که بچه آرام می شود مقداری تریاک به کودک می دهد، علائم مسمومیت با اپیوم یه سرعت پیشرفت میکند و کودک دچار ایست قلبی می شود. وقتی بیمارستان رسیده بود که دیگر جسدی بیش نبود.

حالا مادر ماند و غم فرزندی که 17 سال حسرت داشتنش رو میخورد... مادری که بر سرش میکوبید و تکرار میکرد:

17 سال آرزوی داشتنش را داشتم حال با دستان خودم کشتمش...

چه تقدیر تلخی... در زندگی پر از غم این مادر چه کسی را مقصر بدانیم؟ 

راستی آیا اسمش را می شود گذاشت تقدیر؟!

۲۰ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن فولادزاده

الاغ گاز گرفتگی !!!

چند روز پیش یه آقا پسری رو آورده بودن اتاق فوریت، حدودا 10 ساله میشد... ساق پای سمت راستش یک پارگی خیلی بزرگ داشت بطوریکه کاملا از هم باز شده بود و استخوان تیبیا (استخوان ساق پا) دیده میشد... سوال کردم که چی شده، مادرش گفت خر گازش گرفته!!

ظاهرا میخواسته الاغ رو از طویله بیرون بیاره گه یه دفه الاغه قاطی کرده و این بلا رو سرش آورده!

واقعا هیچوقت فکر نمیکردم که الاغ بتونه همچین کاری بکنه، کاری که شاید سگ هم نتونه بکنه!، آخه وسعت پارگی واقعا زیاد بود

این آقا پسر که رفت اتاق عمل و تحت عمل جراحی قرار گرفت و الانم حالش خوبه.

ولی اون الاغه... بیخود نیست که بهشون میگن "خر" !!

۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۹ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فولادزاده