مگر می شود؟ مگر می شود مادری عشق خود را اینگونه ابراز کند؟ آیا می شود مادر را هم قاتل نامید؟ نه نمی شود... لفظ مادر مقدس است، مادر پاک است، مادر معنای حقیقی عشق است... اما...

مادری که 17 سال حسرت داشتن یک بچه را به دل میکشید... مادری که بخاطر داشتن یک فرزند 17 سال تمام خدایش را صدا زد، ناله زد و اشک ریخت، به هرکجا که جایش بود دخیل بست، تا شاید فرجی شود از این همه آشفتگی...

و بالاخره هم شد... بعد از 17 سال، شاید در کمال ناباوری فرزندی هدیه الهی شد و باز هم معجزه خداوندی را به نمایش گذاشت... باز هم اما...

قصه به آنجا ختم شد که یک روز مادر با همان عشق مادری سابق که طاقت گریه و بی قراری فرزندش امانش را بریده بود، با خیال خودش که بچه آرام می شود مقداری تریاک به کودک می دهد، علائم مسمومیت با اپیوم یه سرعت پیشرفت میکند و کودک دچار ایست قلبی می شود. وقتی بیمارستان رسیده بود که دیگر جسدی بیش نبود.

حالا مادر ماند و غم فرزندی که 17 سال حسرت داشتنش رو میخورد... مادری که بر سرش میکوبید و تکرار میکرد:

17 سال آرزوی داشتنش را داشتم حال با دستان خودم کشتمش...

چه تقدیر تلخی... در زندگی پر از غم این مادر چه کسی را مقصر بدانیم؟ 

راستی آیا اسمش را می شود گذاشت تقدیر؟!